سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر که خردش را در اختیار گرفت، حکیم است . [امام علی علیه السلام]   بازدید امروز: 3  بازدید دیروز: 2   کل بازدیدها: 23744
 
* اندیشه های زیبا *
 
بخوانید و در آن بیندیشید...
نویسنده: M.JeYda(یکشنبه 88/8/24 ساعت 2:53 عصر)

 * سعی کنید مهربان باشید...

« مهربانی همیشه ارزشمندتر است.»

 بانوى خردمندى در کوهستان سفر میکرد که سنگ گران قیمتى را در جوى آبى پیدا کرد. روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود.
بانوى خردمند کیفش را باز کرد تا در غذایش با مسافر شریک شود.مسافر گرسنه، سنگ قیمتى را در کیف بانوى خردمند دید، از آن خوشش آمد و از او خواست که آن سنگ را به او بدهد....
زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او داد.مسافر بسیار شادمان شد و از این که شانس به او روى کرده بود، از خوشحالى سر از پا نمى شناخت. او مى دانست که جواهر به قدرى با ارزش است که تا آخر عمر، مى تواند راحت زندگى کند، ولى چند روز بعد، مرد مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر، بانوى خردمند را پیدا کند. بالاخره هنگامى که او را یافت، سنگ را پس داد و گفت:«خیلى فکر کردم. مى دانم این سنگ چقدر با ارزش است، اما آن را به تو پس مى دهم . با این امید که چیزى ارزشمندتر از آن به من بدهى. اگر مى توانى، آن محبتى را به من بده که به تو قدرت داد این سنگ را به من ببخشى!»



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات دیگران ( )

    عشق بی پایان ...
    نویسنده: M.JeYda(یکشنبه 88/8/24 ساعت 2:53 عصر)

    Your life become beauty and sweet when your thought, act and words be good

                   زندگی شما وقتی زیبا و شیرین خواهد شد، که پندارتان، کردارتان و گفتارتان نیک باشد.          

    پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند.
    پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه "
    پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست.

     

    پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند:
    او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد کافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود !
    یکی از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
    پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
    پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟

    پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است!



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات دیگران ( )

    جالب و خواندنی ...
    نویسنده: M.JeYda(یکشنبه 88/8/24 ساعت 2:52 عصر)

    حتماً بخوانید و تأمل کنید...

    شخصی مشغول تخریب دیوار قدیمی خانه اش بود تا آنرا نوسازی کند. توضیح اینکه منازل ژاپنی بنابر شرایط محیطی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند.
    این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش فرو رفته بود.

     

    دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد. وقتی میخ را بررسی کرد خیلی تعجب کرد ! این میخ چهار سال پیش، هنگام ساختن خانه کوبیده شده بود!
    اما براستی چه اتفاقی افتاده بود ؟ که در یک قسمت تاریک آنهم بدون کوچکترین حرکت، یک مارمولک توانسته بمدت چهار سال در چنین موقعیتی زنده مانده!!!!
    چنین چیزی امکان ندارد و غیر قابل تصور است. متحیر از این مساله کارش را تعطیل و مارمولک را مشاهده کرد.
    در این مدت چکار می کرده ؟ چگونه و چی می خورده ؟
    همانطور که به مارمولک نگاه می کرد یکدفعه مارمولکی دیگر، با غذایی در دهانش ظاهر شد!!

     

    مرد شدیداً منقلب شد ! چهار سال مراقبت!  و این است عشق ! یک موجود کوچک با عشقی بزرگ!!!



  • کلمات کلیدی :
  • نظرات دیگران ( )

    <      1   2   3      

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    خوش آمدید...
    مقدمه...
    قدرت اندیشه...
    خودمونی...
    روحتان را با نوشتن آرام کنید...
    1
    [عناوین آرشیوشده]

    |  RSS  |
    |  Atom  |
    | خانه |
    | شناسنامه |
    | پست الکترونیک |
    | مدیریت وبلاگ من |


    || مطالب بایگانی شده ||
    * عشق بی پایان *
    * بخوانید و در آن بیندیشید *
    * جالب و خواندنی *

    || اشتراک در خبرنامه ||
      || درباره من ||
    * اندیشه های زیبا *
    M.JeYda
    از همه چیز گذشتن و به همه چیز رسیدن مهم نیست. مهم از چه گذشتن و به چه رسیدن است...

    || لوگوی وبلاگ من ||
    * اندیشه های زیبا *
    || لینک دوستان من ||
    طـــهــــــره
    طــــامــس
    مــنـتـظــر
    نسیم ظهور
    حـــــرف دل

    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن